حکایت و عبرت

حکایتها و داستانهای عبرت آموز

حکایت و عبرت

حکایتها و داستانهای عبرت آموز

در اخلاق پارسایان سعدی

در اخلاق پارسایان  سعدی  

 

  • در اخلاق پارسایان

  • سعدی  

  • در اخلاق پارسایان
    زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند...

  • شرح داستان زاهدی مهمان پادشاه شد، چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظن صلاحیت در حق او زیادت کنند.
    ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
    کاین ره که تو می روی به ترکستان است
    چون به مقام خویش آمد سفره خواست تا تناولی کند. پسری صاحب فراست داشت گفت : ای پدر باری به مجلس سلطان در طعام نخوردی؟ گفت : در نظر ایشان چیزی نخوردم که بکار آید . گفت : نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که بکار آید.

    اى هنرها گرفته بر کف دست

    عیبها برگرفته زیر بغل

    تا چه خواهى گرفتن اى مغرور

    روز درماندگى به سیم دغل


------------------------------------


  • در اخلاق پارسایان

  • یکی از بزرگان گفت : پارسایی را چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق وی بطعنه سخنها گفته اند...

  • شرح داستان:

    یکی از بزرگان گفت : پارسایی را چه گویی در حق فلان عابد که دیگران در حق وی بطعنه سخنها گفته اند ؟ گفت بر ظاهرش عیب نمی بینم و در باطنش غیب

    نمی دانم .

    هر که را، جامه پارسا بینى
    پارسا دان و نیک مرد انگار
    ور ندانى که در نهانش چیست
    محتسب را درون خانه چکار؟

------------------------------------




در اخلاق پارسایانhttp://www.jjtvn.ir/fa/article/389/%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%D8%AE%D9%84%D8%A7%D9%82-%D9%BE%D8%A7%D8%B1%D8%B3%D8%A7%DB%8C%D8%A7%D9%86